امروز
بی تو
اینجای کره ی خاکی
از این دوردسته تقدیر
نجواهای عاشقانه ام رو واست مینویسم
آرامش مهمان قلبت باشه به امید حق
من، اینجا، بی تو ،آشوبم، سخت غمگینم ،نگرانتم
پاپیتال جانم، فدای دل شکسته و غمگینت
بخاطر خودت، باید مراقب خودت باشی عزیزم
تو باید بمونی برایمن
برا نفس کشیدنم
برا زندگی کردنم
برا حال خوب وبدم
تو باید بمونی برای قلبم،برا تپیدنش
برا وقتایی که دلم از عالم و آدم گرفته
برا وقتایی که حوصله ی کسیو ندارم
برا وقتایی که موهام ، کامل، جوگندمی شده
تو باید بمونی
آخه جز تو، هیچکی، منو اینقدر بلد نیست
انقدر پناه نیست
آخه، تو دوای دردی
تو آرومِ جونی
تو نفسی
آرام جانه خسته ام
قشنگیِ زندگی سرد و تکراری ام
با چه زبونی بگم دلم واست تنگه؟
چطور بگم دلتنگی ات به جانم چسبیده
و مطمئنم هرگز از قلبم کنده نمیشه
دلم مثل بچه های لجباز، بهانه ات رو گرفته
جیغ میکشه و پا به زمین میکوبه
و میدونم به این حرف ها آروم نمیگیره
باید لایقت باشم و بغلم کنی
تو باید بمونی که بود و نبودی
برچسب : نویسنده : 1papital1392e بازدید : 49